اموزشگاه اختصاصي DBA براي مديران



 


مقصد نهايي سازمان ها از منظر حجم، شکل، محتوا و پرداختن به جزئيات با يکديگر متمايز هستند. ما در اين مقاله قصد داريم اجزا اصلي برنامه ريزي استراتژيک را شرح دهيم.


 


اجزا برنامه ريزي استراتژيک


اکثر کارشناسان و صاحب نظارت معتقدند که در مديريت استراتژيک بايد مفاد مقصد سازمان در برنامه ريزي استراتژيک شامل اجزا ذيل باشد.


 


فلسفه وجودي


نقش سازمان در توسعه صنعت يا بخشي که در آن فعاليت مي کند چيست؟ وجود سازمان چه کمکي به شکوفايي روندهاي پيراموني و مربوط به آن مي کند؟ در اين جزء از مقاصد آرماني سازمان بايد نقش خود را در کشور به خوبي تعريف نمايد   .


 


محصولات


اصلي ترين بخش مقصد سازمان در سطح استراتژيک آن است که همگان نسبت به نتايج حاصل از فعاليت هاي آن آگاه باشند. لذا بايد عنوان گردد که محصولات اعم از کالا و خدمات عمده چه محصولاتي هستند.


 


مشتري


ضرورت دارد مشتريان شرکت معين گردند. ضمن تعيين فعاليت کارکنان مي بايست افراد تحويل گيرنده ي کالا و خدمات سازمان مشخص شوند.


ممکن است برخي سازمان ها مشتري نداشته باشند و مفهوم ارباب رجوع يا ذينفعان براي آن ها داراي تعاريف بهتري باشد.


 


بازار


مقصد سازمان ضمن تعيين کالاها، خدمات و مشتريان بايد بازار هدف سازمان را مشخص نمايد. در واقع بايد مشخص گردد که سازمان در چه نوع بازار هايي فعاليت دارد يا مي خواهيد به بازار ها وارد شود و محدوده جغرافيايي آن چقدر است.


بهتر است بدانيد که شناخت دقيق بازار و بيان آن در بيانيه هاي ماموريت براي کارکنان، مديران و ذينفعان سازمان سودمند واقع است.


 


تکنولوژي


سازمان موظف است با توجه به وضعيت بازار، مشتريان، محيط، رقبا و . تکنولوژي مناسب براي توليد الا و خدمات قابل رقابت در بازار را انتخاب نمايد. در طول اين فعاليت بايد از تکنولوژي هاي مناسب بهره گرفته شود تا کالا و خدمات با کيفيت و قابل رقابت در بازار جهاني ارائه گردد.


علاوه بر اين سازمان بايد نوع تکنولوژي کاربردي را در بيانيه ي ماموريت عنوان نمايد، زيرا نوع تکنولوژي مي تواند از جنبه هاي مختلف براي سازمان و داخل آن مفيد باشد.


 


توجه به بقاء، رشد و سودآوري


هر سازماني در وهله اول بايد توان تداوم حيات داشته باشد، پس بايد همواره به فکر رشد و توسعه و پيش افتادن از رقبا باشد و در نهايت اينکه هر فعاليتي که انجام م يدهد و هر روندي که طي مي کند بايد به سود آوري بيانجامد تا بقاء و رشد شرکت را عملي سازد.


بنابراين در بيانيه ماموريت يا چشم انداز بايد به اين موارد مهم نيز توجه کافي مبذول شود. در اين جزء از مقصد سازمان بايد مشخص شود که سازمان با تعيين شاخص هاي رشد و بقاء خود مي خواهد کدام آينده مطلوبي را هدف قرار دهد. در تعريف آن آينده بايد ويژگي هاي دروني سازمان و جايگاه آن در قلمرو فعاليت خود مشخص گردد.


 


ارزش ها


در اين جزء از مقصد آرماني، باور هاي بنيادي، ارزش ها، آرمان ها و  اولويت هاي اخلاقي اصلي بيان مي شود. با توجه به اهميت فلسفه شرکت در هدايت آن بايد در بيانيه ارزش ها گنجانده گردد.


 


 


شايستگي متمايز


اغلب سازمان ها تلاش مي کنند تا نسبت به رقباي خود از مزيت رقابتي برخوردار باشند و براي اينکار بايد به قابليتي ويژه دست يابند.


بنابراين بايد در بيانيه ماموريت مشخص شود که شرکت داراي چه مزيت رقابتي يا شايستگي متمايز 4 مي باشد؟ اين قابليت نيز همانند تکنولوژي مدرن مي تواند در جلب توجه و اطمينان خاطر مشتريان و سرمايه گذاران بالقوه مفيد واقع شود. زيرا آن چيزي را مورد تاکيد قرار مي دهد که فقط خود شرکت دارد و رقباي ديگر يا چنين توانمندي را ندارند يا دستيابي به آن دشوار است.


 


توجه به تصور مردم


تصوير ذهني عمومي از سازمانها از اهميت زيادي برخوردار است. زيرا تصوير ذهني مثبت مي تواند موفقيت را به ارمغان آورده و برعکس تصوير ذهني منفي به هر دليلي باعث ناکامي مي شود. بنابراين سازمان همواره بايد به فکر ايجاد تصوير ذهني مثبت در عموم باشد. بايد در بيانيه ماموريت مشخص گردد که سازمان در خصوص مسايل اجتماعي، جامعه و محيط چه رويکردي دارد.


 


توجه به کارکنان


امروزه کارکنان بخاطر ارزشي که با فکر و عمل خود ايجاد مي کنند از جمله مهمترين منابع بشمار مي روند، به گونه اي که موفقيت در گرو برخورداري از نيروي انساني توانمند مي باشد. اين نيرو ها براي بروز قابليت هاي خود نيازمند توجه ويژه هستند.


بنابراين سازمان ها بايد از همه جوانب به فکر آسايش و رضايت کارکنان خود باشند و در بيانيه ماموريت خود نشان دهند که کارکنان به عنوان يک قلم دارايي ارزشمند براي شرکت به حساب مي آيند. اين امر تاثير بسيار مثبتي بر کساني دارد که مي خواهند به عنوان نيروي انساني وارد سازمان شوند و از توانمندي بالايي نيز برخوردارند. اين مساله حتي مي تواند بر روي مشتريان، اتحاديه هاي کارگري، نهادهاي دولتي و غيره اثرات مثبتي داشته باشد.


 


چشم انداز


آخرين جزء مقصد آرماني، تعيين چشم انداز مطلوب سازمان است. در اين جزء سازمان موقعيت مطلوب خود را در قلمروي تخصصي و جغرافيايي خود در مقايسه با ساير سازمانهاي مشابه مشخص مي کند.


با در نظر داشتن آنچه که در قالب اجزاي مذکور تهيه شده است، اين موارد را بصورت منسجم و با جملاتي روان و مرتبط بهم در کنار هم قرار مي دهيم تا بيانيه ماموريت، چشم انداز و ارزش هاي سازمان به گونه اي قابل فهم تهيه گردد. بيانيه هاي تهيه شده بايستي چندين بار بازبيني و مرور و ويرايش شده و مورد توافق اکثريت اعضاي سازمان و حتي برخي از ذينفعان قرار گيرد.


به نظر مي رسد که از اين طريق مي توان تا حدود زيادي مقبوليت آن را افزايش داد. پيش از تدوين و اجراي استراتژي بايد بيانيه هاي سازمان به شيوه اي روشن تهيه شود. در فرايند تعيين ماموريت حتي الامکان بايد تعداد بيشتري از مديران مشارکت نمايند، زيرا مشارکت در تدوين تعهد را افزايش مي دهد. 


 


منبع


 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


Dana server آقای صنایع Linda's memory مگافان | سایت سرگرمی و تفریحی طرح درس سواد آموزی تعمیر لباسشویی غرب تهران 09124601261 به اشتراک گذاری فن آوری تعمیر اتومبیل سحر قاسمی - طراح وب رسانه بدون فیلتر